جدول جو
جدول جو

معنی غلبه شدن - جستجوی لغت در جدول جو

غلبه شدن
(دَ خوا /خا دَ)
بسیار شدن. فراوان گردیدن: هیچکس قادر نبود که بر آن آب گذر کند به هنگامی که آن آب غلبه شدی و موج زدی. (تاریخ قم ص 297)
لغت نامه دهخدا
غلبه شدن
بسیار شدن فراوان بودن
تصویری از غلبه شدن
تصویر غلبه شدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غالب شدن
تصویر غالب شدن
غلبه کردن، چیره شدن، پیروز شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرقه شدن
تصویر غرقه شدن
فرو رفتن در آب و غرق شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فربه شدن
تصویر فربه شدن
چاق شدن، فربهی، چاقی، اضافه وزن داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غلبه کردن
تصویر غلبه کردن
چیره و پیروز شدن، کنایه از فریاد کردن
فرهنگ فارسی عمید
گیر کردن جامه به میخ یا چیز نوک تیز دیگری و پاره شدن آن چون مثلثی که دو ضلع آن از اصل جدا شده و یک ضلع بجامه پیوسته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملکه شدن
تصویر ملکه شدن
راسخ شدن صفتی در نفس: (ملکه شدن آن حالت باطن را بر وجهی که زوال نپذیرد) (اوصاف الاشراف. 10)
فرهنگ لغت هوشیار
گنده شدن کلفت شدن، ستبر شدن (شیر و مانند آن) پر مایه شدن مقابل رقیق شدن خشن گشتن، سنگین و ناگوار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
به صورت غنچه درآمدن، جمع شدن گرد شدن خویشتن را فراهم آوردن، تامل کردن متفکر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غرقه شدن
تصویر غرقه شدن
در آب فرو رفتن غرق شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملبس شدن
تصویر ملبس شدن
جامه پوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غلبه کردن
تصویر غلبه کردن
ترونیدن چیره شدن چیره شدن برکسی فایق آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
نرم و سفید شدن، نرم و هموار شدن، گریختن، متفرق و پریشان گردیدن، از کسی بی موجب بریدن بهرزه بریدن، بیهوده شدن باطل و بی سود ماندن کار و سخنهای پیش: (هر چه رشتم پنبه شد)
فرهنگ لغت هوشیار
بستن شیر یا خون مانند پنیر و نشاسته پخته و آب پخته کله و پاچه چون سرد شود
فرهنگ لغت هوشیار
آبله بر آوردن، عقده ای که بسبب راه رفتن بسیار در پا پیدا شود، کوفته شدن خسته گشتن، مجروح شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلبل شدن
تصویر بلبل شدن
آشفته شدن، گرفتار عشق شدن، بسیار سخن گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
چیره شدن غلبه کردن پیروز شدن: مسلط گشتن: اگر جاهلی بر زبان آوری و شوخی غالب آمد عجب نیست. یا غالب آمدن برکسی. چیره شدن بر او: ماهی بر او غالب آمد و دام از دستش بربود. یا غالب آمدن در امری. چیره شدن در آن بر کسی: عفص غالب آمدن در کشتی و سست گردانیدن طرف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پنبه شدن
تصویر پنبه شدن
((~. شُ دَ))
نرم و سفید شدن، نرم و هموار شدن، گریختن، متفرق و پریشان گردیدن، از کسی بی موجب بریدن، به هرزه بریدن، بیهوده شدن، باطل و بی سود ماندن کار و سخن های پیشین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملکه شدن
تصویر ملکه شدن
((~. شُ دَ))
بسیار خوب و دقیق در یاد و حافظه ماندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غلبه کردن
تصویر غلبه کردن
چیره شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از غلبه کردن
تصویر غلبه کردن
Overcome, Overpower
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غلبه کردن
تصویر غلبه کردن
surmonter, dominer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از غلبه کردن
تصویر غلبه کردن
극복하다 , 압도하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از غلبه کردن
تصویر غلبه کردن
mengatasi, mengalahkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از غلبه کردن
تصویر غلبه کردن
काबू पाना , दबाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از غلبه کردن
تصویر غلبه کردن
overwinnen, overmeesteren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از غلبه کردن
تصویر غلبه کردن
superare, sopraffare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از غلبه کردن
تصویر غلبه کردن
überwinden, übermächtigen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از غلبه کردن
تصویر غلبه کردن
superar, dominar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از غلبه کردن
تصویر غلبه کردن
superar, dominar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از غلبه کردن
تصویر غلبه کردن
pokonać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از غلبه کردن
تصویر غلبه کردن
подолати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از غلبه کردن
تصویر غلبه کردن
преодолеть , одерживать верх
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از غلبه کردن
تصویر غلبه کردن
להתגבר , לגבור
دیکشنری فارسی به عبری